به گزارش خبرگزاری مهر، سومین قسمت از فصل دوم برنامه تلویزیونی چراغ مطالعه» شنبه ۲۱ تیرماه ۱۳۹۹ از شبکه چهار سیما به روی آنتن رفت. در این برنامه با حضور حجت الاسلام مسعود آذربایجانی، کتاب درآمدی بر روانشناسی دین» مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
کوروش علیانی، مجری کارشناس برنامه در ابتدا گفت: آیا این کتاب حمله به روانشناسی و دفاع از دین است؟
مسعود آذربایجانی در پاسخ گفت: بله با این نقد مواجه شدهایم. مثلاً بعضی از روانشناسها روی فروید مقداری تعصبی دارند و ما نظریات او درباره روانشناسی دین را مورد نقد قرار دادیم. اگرچه از منابع غربی هم برای این نقد استفاده کردیم، اما برای برخی قابل قبول نبود و متهم به سوگیری شدیم. فروید معتقد بود که دین امری موهوم است و در آینده علم جای آن را میگیرد که دیدیم این اتفاق نیفتاد.
نویسنده کتابدرآمدی بر روانشناسی دین»افزود: برخی از دینداران این تصور را دارند که روانشناسی آمده که جایگاه دین را در راهنمایی و مشاوره انسانها را بگیرد. در اصحاب کلیسا در چند دهه این نگاه خیلی رایج بود. از طرفی هم برخی روانشناسان تصور میکنند که دین با روانشناسی تضاد دارد در صورتی که واقعیت این نیست. اگر با نگاهی عالمانه به تعریف دین و تعریف روانشناسی نگاه کنیم میبینیم که با هم مخالفتی ندارند. دو چارچوب متفاوت دارند اما در جاهایی همپوشانی هم دارند. روانشناسانی مثل یونگ، ویلیام جیمز، پارگامنت و کوینگ معتقدند که دین هم جایگاه خودش را در زندگی انسان دارد و باید آن را به رسمیت بشناسیم.
مجری برنامه در ادامه پرسید: وقتی میگوئیم روانشناسی دین، گویا دین دارد برای روانشناسی موضوع میشود و ممکن است برای دیندار این موضوع کمی گران بیاید که جایگاه دین کوچک شده است.
آذربایجانی پاسخ داد: معادل انگلیسی این تعبیر چنین دیدگاهی را ایجاد نمیکند چون در Psychology of Religion دین مضافالیه است. در فارسی هم در واقع مضافالیه است و جایگاه مضافالیه موجب کوچکانگاری نمیشود. آیا وقتی میگوئیم روانشناسی خانواده یا روانشناسی مدرسه، باعث کوچک شدن خانواده یا مدرسه میشود؟ اگر بخواهیم دقیقتر ترجمه کنیم باید بگوییم روانشناسی دینداری؛ Religion در اینجا به معنای احوالات، رفتارها و مناسک دینداران است. روان شناسی دین میگوید من به آن چیزی که در کتب مقدس است کاری ندارم بلکه وقتی میآید در رفتارها و باورهای انسانها قرار میگیرد موضوع مطالعه من میشود. این دیگر جنبه انسانی دارد و مقدس نیست.
استاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اضافه کرد: روانشناسی اساساً دانشی است که مربوط به انسان است و نه مربوط به الهیات و تئولوژی. بخشی از حالات و مسائل انسانها رفتارهای دینی انسانهاست. در بخشهای اول این کتاب به تاریخچه روانشناسی دین پرداختهایم و در فصلهای بعد به سنجش دینداری، پیامدها، آثار و فواید دینداری و … پرداختیم. چون این کتاب برای یک ترم درسی است مقداری خلاصه شده است و به این معنا نیست که بحث روانشناسی دین محدود به همین نکات است
آذربایجانی ادامه داد: موضوع دیگر این است که آیا دین موجب افزایش سلامت انسان میشود یا کاهش آن؟ در روانشناسی دیدگاههای مختلف در این زمینه وجود دارد، اما نیاز به سنجش دارد. همچنین آیا دین باعث افزایش خشونت است؟ خشونتی که در برخی دینداران مشاهده میکنیم آیا از ذات دینداری بر میخیزد یا مربوط به خوانش ما از دینداری یا سوءاستفاده تمداران از دین است؟ سوال دیگر این است که دینداری مساوی ایمان است و تکبعدی است یا دارای ابعاد است؟ نسبت دین و معنویت را هم برخی بحث کردهاند. به نظر میرسد نسبت این دو عام و خاص من وجه است. یعنی افرادی داریم که دین دارند اما به تجربیات معنوی توجه ندارند و افراد معنوی هم داریم که به دین توجه ندارند. افرادی هم هستند که هم به دین و هم به معنویت توجه دارند.
وی همچنین عنوان کرد: تعریف برخی از معنویت، جستجوی امر قدسی است. برخی امر قدسی را همان خداوند میدانند اما ادیان شرقی این نگاه را ندارند. امر قدسی از اول برای انسانها وجود دارد و شیفتگی به آن فراتر از مسائل عادی است. این میشود که انسان به سراغ آن میرود. روانشناسی دین به این مسائل میپردازد که چرا انسانها به سمت دین میروند؟ چه آسیبهایی در این میان وجود دارد؟ فرایند آن چیست؟ سنجش آن چگونه است؟
درباره این سایت