طبق روایات مکتوب امام رضا علیه السلام فرمودند: ولادت حضرت عیسی ع» در شب ۲۵ ماه ذی القعده رخ داده است ؛ یعنی ۵ ژوئیه نه ۲۵ دسامبر.
یهودیان تولد حضرت عیسی ع» را عمداً تقارن زدند با آیین شرک پرستی و خودپرستی یا خدای خورشید که در فرهنگ های مختلف اسامی متفاوتی دارد ، در ایران مشهور شد به مهرپرستی یا میترائیسم؛ در مصر باستان خدای رَع یا رع پرستی ؛ در هند باستان خدای سوریا و در یونان خدای هلیوس .
امروز در واتیکان که زیر نظر فراماسونری فعالیت می کند چیزی به اسم حضرت عیسی و حضرت مسیح وجود ندارد.
چه ماجرایی پشت روایت مسیح و مریم نهفته است؟!
سمیرامیس که مادر نمرود بود بعد از این که نمرود میمیرد دست به دروغ پراکنی می زند تا وقار خود را در جامعه بین النهرین و چه بسا در آیندگان حفظ کند.
میگوید: نمرود نمرده بلکه به درون خورشید رفته است؛
میگوید: نمرود آمد و با پرتوهای خورشیدی در من تابید و من باردار شدم.
و اینجاست که ۲۵ دسامبر فرزندی به دنیا می آورد به نام تِموس و تموس فرزند نمرود و سمیرامیس پسر خدا یا پسر خدای خورشید می شود.
این مجسمه هایی که مثلا از حضرت مسیح و مریم وجود دارد تماماً جنایت علیه پیامبر خدا و حضرت مریم(س) است .
مجسمهای که امروز مریم خطابش میکنند سمیرامیس همسر و مادر نمرود و آن فرزند در آغوشش تموس فرزند خدای خورشید است.
اینها ذرهای به حضرت عیسی و مریم ایمان ندارند اگر هم که میبینید هر ساله جشن میگیرند و کریسمس و اینها ؛ در واقع احیای آیین شرک آلود و جن پرستی و بت پرستی شان است اما در پوشش مسیح.
۲۵ دسامبر روزی است که جن مولوخ یا جن مردوک یا جن حوروس به دنیا میآید و سمیرامیس و نمرود هر ساله در این روز به پای جن مولوخ کودک قربانی میکردند.
در همان زمان مردم به سمیرامیس ملکه بهشت می گفتند.
متاسفانه امروز کلیسا این لقب را به حضرت مریم داده است در صورتی که پشت پرده نیت شیطانی قرار دارد و ماهیت این جشنی که مشهور به کریسمس است باید برای مردم معنی شود که چیست؟!
درمعنای ظاهری آن عشای ربانی در روز مسیح است اما در باطن برپایی عشای شیطانی در قاموس مسیح است، که در حقیقت کریسمس نیست بلکه ؛
بلک مس( Black mass)یا جادوی سیاهِ شیطانی در سنت جن پرستی کابالا است.
امروز نماد عرفان یهودی و پاگانیستی کابالا سمبل اصلی عید مسیح شده است یعنی( درخت ) ، که متاسفانه هر ساله توسط جوامع مخفی اتفاق بزرگی در سراسر دنیا می افتد و آن مراسم جنیان بر پایه ی مراسم شیطانی است.
هر نمادی که در شیطان پرستی و کابالا وجود داشته و دارد امروزه جزو فرهنگ کریسمس شده است مانند گوزنی» که نشان از بافومریا یا لوسیفر یا ابلیس است و سانتا کلاوس» در اصل ربطی به آن کشیش که برایش داستان ساختند ندارد ، سانتا کلاوس در واقع شیطانی قرمزرنگ است به نام آکا.
قرن هاست جریان تحریف یهودیانِ کافرِ مشرک شخصیت حضرت عیسی و مریم را تغییر دادند و مردم نمی دانند و نسبت به این حرف ها موضع می گیرند.
در اینجاست که خداوند افرادی مانند نمرود سمیرامیس و دیگر مشرکان تاریخ را تحدی می کند و حضرت عیسی ع» را بدون پدر خلق میکند و اراده میکند که حضرت مریم س» با عصمت تمام حضرت عیسی را به دنیا آورد تا جوابی باشد برای کفار و مشرکین که از خود داستان ساختند.
عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ (آل عمران_آیه45)
پسر مریم( نه پسر خدا نه پسر خورشید) آبرومندش کردیم در دنیا و آخرت و مقربین پیشگاه الهی است هم اکنون
کریسمس دیگر یک جشن مذهبی نیست!
واژه کریسمس از دو بخش کریس و مس تشکیل شده که به معنای مراسم عشای ربانی در روز مسیح است. که بعدها به معنای جشن مسیح» استعمال شده است.
مردم بسیاری در آمریکای شمالی و جنوبی، اروپا، آسیا و دیگر مناطق جهان کریسمس را به عنوان مهم ترین رویداد سالانه مسیحی جشن می گیرند.
این جشن از اوایل قرن بیستم میلادی به بعد به تدریج وجهه مذهبی خود را از دست داده و هم اکنون بیشتر به عنوان یک جشن غیر مذهبی برگزار می شود. به طوری که امروزه بحث غیر مذهبی شدن کریسمس یکی از بزرگترین دغدغه های رهبران کلیسا در دنیای غرب است.
در سال های اخیر برخی سعی در حذف بخش "کریس" و درنتیجه پشتوانه مذهبی از عبارت کریسمس داشته اند
نگاه غیر مذهبی آمریکایی ها به کریسمس در اواخر قرن بیستم منجر به مناقشه های قانونی شد. عده ای بحث هایی در مورد ماهیت کریسمس و شناسایی آن به عنوان یک جشن دینی یا سکولار به پیش کشیدند و به رسمیت شناختن کریسمس را به عنوان تعطیلات فدرال نقض قانون جدایی کلیسا و دولت در آمریکا دانستند.
دادگاه عالی آمریکا در روز 19 دسامبر 2000 تعطیلات رسمی و عمومی کریسمس را نقض کننده قانون جدایی دین از حکومت ندانست و اعلام کرد که این روز یک هدف کاملا سکولار و غیر مذهبی را مد نظر دارد. این رای دادگاه عالی به مذاق مسیحیان معتقد خوش نیامده است. هرچند آنان از تعطیل بودن کریسمس حمایت می کنند اما غیر مذهبی شناختن این روز را ضربه به کیش مسیحی می دانند.
در سال 2005 عده ای از این مسیحیان آمریکایی تظاهراتی علیه سکولار اعلام شدن کریسمس به راه انداختند و اعلام کردند کریسمس با اهداف سکولار و برنامه های ضد مسیحی مورد تهدید واقع شده است. اما غرب بیشتر به تاثیر اقتصادی کریسمس اهمیت می دهد تا وجهه مذهبی آن.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از شینهوا، بر اساس یک نظرسنجی انجام شده توسط موسسه تحقیقات سهام "اِوِرکور" از خرده فروشان در آمریکا، فروش درخت کریسمس در سال 2020 تاکنون 29 درصد افزایش یافته است.
پ.ن: همانطور که از شواهد و مطالب پیداست درخت کریسمس ، خدای حوروس ، میترائیسم و دیگر آیین هایی که ذکر شد در حقیقت توتم هستند.
توتمپرستی نظامی از باورهاست که قائل به نوعی ارتباط معنوی و خویشاوندی بین گروهی از انسانها با یک موجود فیزیکی دیگر (اغلب حیوان و در مواردی گیاه یا شیء) موسوم به توتم میشود.
توتمیسم تکامل خاصی از رابطهٔ کلی تر میان انسان و گونههای طبیعی است.
توتمیسم بخشی از یک نظام ساختاری است که نه تنها رابطهٔ انسانها را با یکدیگر بلکه رابطهٔ آدمی را با محیط او نیز سازمان میدهد.
تصدیق این رابطه ممکن است شکلهای مختلف به خود بگیرد.
غالباً به این صورتها بیان میشود:
دستورهای مربوط به حرمت و احترام، یعنی تابوها مانند منع کشتن یا خوردن هر نوع حیوانی از گونهٔ مورد نظر (و یا دست زدن به هر نوع گیاهی از گونهٔ مورد احترام)
اعتقادهای خویشاوندی، مبنی بر این که گروه انسانی اخلاف نیای افسانهای توتمی اند، یا این که آنها و اعضای گونههای طبیعی با هم برادرند.
جلوههای دیگر این رابطه عبارتند از:
استفاده از توتم به صورت نماد گروهی؛ اعتقاد به این که توتم حامی اعضای گروهاست. اعتراف به داشتن تعهدی برای انجام مناسک اضافی» که سبب میشود که گونهٔ توتم تکثیر گردد.
ریشه ی توتم و تابو به کجا برمی گردد؟!
از دید فروید، انسان ابتدایی، در دسته آغازین زندگی می کرد. این دسته متشکل از نری مسلط (پدر) بود که شماری از ماده ها را در انحصار خود داشت . این پدر نیرومند، پسران خود را از ماده ها دور نگاه می داشت. روزی این پسران متحد شده پدر را کشتند و سپس وی را خوردند. دلیل این آدم خواری، به نظر فروید این بود که آنها اعتقاد داشتند با خوردن قربانی، نیرو و قدرت وی را تصاحب خواهند کرد. پس از مدتی، آنها از عمل خویش پیشیمان شده و جهت کفاره عمل خویش،
دو ممنوعیت را ابداع کردند:
یکی این که نمادی به صورت یک نوع حیوان را به جای پدر گذاشتند؛ این نماد، توتم است. برادران خوردن حیوان توتمی را حرام اعلام کردند، و دیگر این که ازدواج درون گروهی را حرام کردند (تابو) و با تحریم ماده های آزاد شده، از ثمرات پیروزی شان چشم پوشی کردند.
_خبرگزاری پانا
_فارس
_کتاب توتم و تابو اثر زیگموند فروید
سلام و احترام خدمت شما عزیزان
طی مصاحبه ی اخیری که بنده با سه
کودک در رده سنی سه و نیم ، چهار و نیم ساله و ده ساله به نام های ترنم ، زینب و متین؛ در ارتباط با مفاهیمی چون(خدا_محرم_عید_جشن تولد_فرشته و) داشتم ؛تمایل دارم نتیجه اش را با شما بزرگواران به اشتراک بگذارم.
در این مصاحبه متوجه خواهیم شد که محیط و اطرافیان چقدر در یادگیری فرد تاثیر گذار است و همچنین ذهنِ پویا و خلاق کودک چطور دانشمندوار در تکاپو یادگیری و شناخت جهان است.
مصاحبه ی شماره 1 :
_من : ترنم تا حالا با فرشته ها حرف زدی؟!
اصلا میدونی فرشته چیه؟!
+ترنم : اره خاله من یه فرشته دارم خیلی خوشگله
هر روز باهاش خاله بازی میکنم (اشاره به عروسکی داره که پدرش به او هدیه داده و بال داره،که اصطلاحا دربین مردم به عروسک فرشته رایجه)
_من : ترنم میدونی عید چیه؟
+ترنم : اره
_من : خب برا عید تو چیکار میکنی؟!
+ ترنم: گل درست میکنم(اشاره به سبزه)
گندم آرد میکنم
( بعد از اینکه ترنم این حرف رو زد با تعجب رو به مادرش کردم ایشون لبخندی زد و گفت ترنم مراحل پخت سمنو را از نزدیک مشاهده کرده ؛خود مادر هم متعجب شده بود از پاسخ فرزندش که چگونه این مسله را به خاطر دارد.)
لباس نو میخرم
_من : ترنم بگو ببینم تاحالا مامان و بابا برات جشن تولد گرفتن؟!
+ ترنم: آره
_من : تولدت بهت خوش گذشت عزیزم ؟!
+ ترنم : آره خاله؛ بادکنک درست کردیم
_من : کیک هم خوردی؟!
+ ترنم: اول آهنگ میزارن بعد کیک میخورن
مصاحبه ی شماره 2 :
_ من: زینب عزیزم میدونی به چی میگن عید؟!
+زینب : آره
_ من : به چی؟!
+زینب : عید ینی تولد
_من : تولد!!!!!
خب حالا بگو ببینم تاحالا مامان و بابا برات تولد گرفتن ؟؟
+زینب : آره خاله، میدونی امسال میخوام تولد بگیرم
من میخوام ژله درست کنم، زهرا(خواهرش) هم کیک درست کنه برام
_من : مامانت چی پس؟!
+ زینب : اوممممم مامانممم؛ نمیدونم
(بعد که راجب تاریخ تولد زینب از مادرش پرسیدم ؛پاسخ داد: زینب در عید نوروز به دنیا اومده و هروقت از ما درباره زمان تولدش میپرسه؛ بهش میگیم تولدت عیده. به خاطر همین مطلب است که: عید یعنی تولد؛ در ذهن او قرار گرفته و تثبیت شده است)
_من : زینب وقتی محرم میشه تو چیکار میکنی؟!
+ زینب : نمیدونم!
_من : ببین محرم که میشه تو میری تو خیابون چیکار میکنی ؟ چی میبینی؟!
+ زینب : با اشتیاق دست هاش رو باز میکنه و به سینه میزنه میگه حسین حسین
+من : به زینب یک کتاب که عکس ها و مدل های متنوع شلوار و دامن رو داشت نشون دادم و ازش پرسیدم : بنظرت کدومشون برا جشن تولدت خوبه که شما بپوشی؟
زینب ورق زد و ورق زد تا رسید به بخش دامن ها و مجلسی ترینش رو انتخاب کرد
ازش پرسیدم چرا اینو انتخاب کردی؟ جواب داد: اخه خاله اینا قشنگ ترن و تو مهمونی میپوشن.
مصاحبه ی شماره 3 :
زمانی که نظر متین ده سالمون را در ارتباط با این مفاهیم پرسیدم این چنین پاسخ هایی را به من داد:
خدا: ما هرچه داریم از خداوند بخشنده مهربان داریم
خوبی: خوبی یعنی به دیگران کمک کنیم ، به دیگران هدیه بدیم
بدی: دیگران رو غمگین و ناراحت کنیم و دل کسی را بشکنیم
فرشته: موجودی است که از طرف خدا که به ما انسان ها یاری می رساند و فرمان خدا را اجرا می کند
عیدنوروز: روزی است که مردم به دیدار خویشان خود می روند و کره زمین ۳۶۵ روز به دور خود می چرخد
شب یلدا: بلند ترین شب سال است
(زمانی که در ارتباط با مفهوم خدا از ترنم و زینب سوال پرسیدم ؛پاسخشان به من نمیدانم بود)
همانطور که ملاحظه فرمودید
و طبق نظریه رشد پیاژه کودکی که در دوره عملیات عینی(2تا11سال) قرار دارد و در این مرحله کودک تنها بر اساس آنچه که مشاهده میکند و میتواند موضوعات را لمس کند پاسخ صحیحی میدهد اما در خصوص موضوعاتی که عینیت ندارند و ملموس نمیباشند یعنی موضوعات مجرد و انتزاعی توانایی ارائه پاسخ مناسبی را ندارد.
و با افزایش سن؛ این دوره به تکامل خود میرسد و کودک میتواند در قبال مساعل انتزاعی پاسخی مناسب و صحیح ارائه دهد.
قطعا توجه خانواده در میزانِ سرعت و مطالب مورد آموزش و یادگیری تاثیر بسزایی در رشد کودک خواهد داشت.
یک مؤسسه در واشنگتن به بررسی تأثیر دعا بر سلامت جسمی پرداخته است . این مؤسسه به کمک آزمایشات تجربی به دنبال اثبات تأثیر دعا بر سلامتی جسمی و روحی تحت آزمایش است . نتایج آزمایشات این مؤسسه باعث ایجاد موجی از دین خواهی در ایالات متحده شده است .
لاری دوسی » در کتاب واژه های شفابخش » خود ، با همکاری هیئت مؤسسه ملی سلامت در واشنگتن ، 100 آزمایش که اکثر آنها در ادبیات روانشناسی به چاپ رسیده است ، در مورد تأثیرات دعا تجسم فکری ، مورد بررسی قرار داده است . بیش از نیمی از این آزمایشات بر روی رویش و سبز شدن جوانه ها تا التیام زخمها تأثیراتی را نشان داده است . جالب اینجاست که خیلی از آزمایشات به آموزه های دینی نیز مرتبط است مثلاً ما در آموزه های دینی برای دعا بُعد ساخت قائل هستیم که با آزمایشات علمی آنان نیز ثابت شده است .
آنان سعی کرده اند که ماوراء را به کمک علم تجربی به زندگی خود مرتبط سازند که موفق هم بوده اند . دلایل زیادی وجود دارد که ثابت میکند دعا مؤثر است . بسیاری از تحقیقات علمی صحت این مطلب را نشان میدهند .
تحقیقی که در سال 1993 بر روی 10000 کارمند دولتی در طول 26 سال انجام گرفت ، نشان داد که افراد متدین بسیار کمتر از افراد کافر ، به خاطرمشکلات قلبی عروقی جان می سپارند و در تحقیقی که در سال 1995 در یک کالج بر روی 250 نفر بعد از جراحی قلب باز انجام گرفت، اینطور نتیجه گیری شد که آن دسته از افراد که ارتباطات مذهبی و حمایت اجتماعی داشته اند، 12 مرتبه کمتر از آنها که فاقد آن بوده اند، جان سپرده اند.
در تلاش برای درک افسردگی ناشی از بستری شدن در بیمارستان ، محققان یک دانشگاه 1000 بیمار بستری شده در بیمارستان که عادت به انجام امور مذهبی از قبیل نماز و دعا داشته اند را از سال 1987 تا 1989 مورد بررسی قرار داده و دریافته اند که این افراد بسیار بهتر از دیگران با مشکلات سلامتی خود کنار می آیند.
یک مرکز اخیراً هیئتی را برای تشخیص مزایا و فواید ادغام داروهای متعارف با درمان های رفتاری و تکنیک های تمدد اعصاب برای درمان فشارخون ، تشکیل داده است. این گروه دریافتند که ترکیب این دو روش درمانی با یکدیگر، که نماز و دعا یکی از اجزاء مهم آن بود، می تواند باعث پایین آوردن سرعت تنفس ، ضربان قلب، و فشارخون فرد شود.
دانشگاه مکزیکو مشغول مطالعه بر روی قدرت دعا و نماز برای درمان افراد الکلی است. همچنین تحقیقی نیز درمورد دعا و درمان در دانشگاه باستیر در حال انجام است. مطمئناً دنبال کردن یک شیوه زندگی مذهبی و می تواند باعث بهبود و ارتقاء سلامتی شود. افراد دیندار و مذهبی معمولاً بسیار کمتر به دنبال خطراتی مثل سیگار، الکل و همبستر شدن با افراد ناشناس می روند. اما، درک عملکرد شفاعت و دعای دیگران برای افراد کافر و بی اعتقاد بسیار دشوار است.
دعا کن و زنده بمان
در مهمترین و گسترده ترین تحقیقات مربوط به تاثیر شفاعت و دعا، متخصص قلب شناس ، راندولف بیرد، روی 393 بیمار بستری شده در واحد مراقبت های بیماری کرونری قلب در بیمارستان عمومی سان فرانسیسکو، بررسی هایی انجام داده است. برای برخی از این بیماران توسط گروه های خانگی، دعا و نیایش هایی انجام شده، اما برای برخی این دعا و نیایش انجام نگرفت. کلیه مردان و ن بیمار مورد مراقبت های پزشکی یکسان قرار گرفتند. در این تحقیق، نه پزشکان و پرستاران و نه خود بیماران نمی دانستند که دعا و نیایش برای کدامیک از بیماران انجام می شود. نتایج این تحقیق بسیار چشمگیر بوده و موجب تعجب بسیاری متخصصین و دانشمندان قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که آندسته از بیمارانی که مراقبت های پزشکی آنان با دعا و نیایش برای سلامت آنها ادغام شده بود، نیاز به داروی کمتری داشته و تجهیزات تهویه به مدت زمان کمتری برای آنها استفاده شده و وضعیت سلامتی آنها نیز نسبت به سایر بیماران بسیار بهتر بوده است. بیمارانی که برای آنها دعا و نیایش انجام گرفت:
۱.بسیار کمتر از بیماران دیگر به آنتی بیوتیک احتیاج پیدا کردند (3 بیمار درمقابل 16 بیمار)
۲.بسیار کمتر از بیماران دیگر به ورم و آماس ریوی مبتلا شدند(وضعیتی که در آن ریه به خاطر پمپاژ نادرس قلب، پر از مایع می شود) (6 بیمار درمقابل بیمار)
۳.بسیار کمتر از بیماران دیگر نیاز به فرو کردن لوله به درون گلو برای کمک به تنفس شدند (0 بیمار درمقابل 12 بیمار)
۴.کمتر جان سپردند (اما تفاوت از روی آمار مشخص نبود).
تأثیر دعا بر غیر انسان
حتی آزمایشات بسیار دیگری بر روی شرکت کننده های غیر انسان انجام گرفت. در تحقیقی که بر روی 131 آزمایش کنترل شده بر روی درمان های معنوی و مذهبی انجام گرفت، مشخص شد گندم هاییکه برای رشد آنها دعا شده بود، بلندتر شدند، مخمرهایی که برای آنها دعا شده بود، با تاثیرات سیانید مقابله کردند، و
لاری دوسی، پرآوازه ترین متخصص دعا و درمان درجهان می گوید، "من به این آزمایشات می بالم. چون این آزمایشات از انسانها تشکیل نشده است. شما می توانید صدها بار آنها را تکرار کنید. این می تواند بهترین دلیل و مدرک باشد که دعا می تواند دنیا را تغییر دهد." لاری دوسی در کتاب "واژه های شفابخش" خود، با همکاری هیئت مؤسسه ملی سلامت در واشنگتن، 100 آزمایش که اکثر آنها در ادبیات راروانشناسی به چاپ رسیده است، درمورد تاثیرات دعا/تجسم فکری، مورد بررسی قرار داده است. بیش از نیمی از این آزمایشات بر روی رویش و سبز شدن جوانه ها تا التیام زخم ها تاثیراتی را نشان داده است. در چند آزمایش، داوطلبان تحریک یا تعویق رشد باکتری و قارچ را تجسم کرده و از فاصله ای 15 مایل دورتر، نتایج بسیار مثبتی را به دست آوردند.
تحقیقات جدید علمی نشان می دهد که می توان از دعا بعنوان درمان جایگزین به جای مدیتیشن، ورزش، یا گیاهان طبی استفاده کرد.
در تحقیقی که روی 91،000 نفر در مریلند انجام گرفت، نشان داده شد که افرادیکه به طور منظم به کلیسا می روند، تا %50 کمتر از آنها که به کلیسا نمی روند به خاطر بیماری های قلبی جان می سپارند و تا %53 کمتر اقدام به خودکشی می کنند. این افراد همچنین فشارخون پایین تری دارند.
بسیاری از پزشکان عقیده دارند که اگر آنها قبل و بعد از جراحی یا قبل از شروع یکسری دارو برای بیمار، همراه با بیمار خود دعا کنند، می تواند در بهبودی بیمار تاثیرگذار باشد. سی مدرسه پزشکی در امریکا، درس های تاثیر ایمان در پزشکی را ارائه می دهند.
دکتر متیو، پروفسور پزشکی در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن عقیده دارد، "دعا بسیار مؤثر است. "دکتر متیو تحقیقاتی را ارائه می دهد که در آن مشخص شده افرادیکه دعا و نماز می خوانند، کمتر مریض و بیمار می شوند و سریعتر از جراحی و سایر بیماری ها بهبود می یابند و بهتر با مشکل و بیمای خود کنار می آیند.
دعا یا همان آرامش قلبی
همانطور که امواج خروشان و غلطان اقیانوس نمیتواند آرامش ژرفای آن را بر هم بزند و امنیت آن را پریشان کند ، دگرگونی های سطحی و موقتی زندگی نیز آرامش درونی انسانی را که عمیقاً به خداوند ایمان دارد بر هم نمیزند .
یونگ روانشناس معروف چینی میگوید : من صدها تن را که به من مراجعه کرده اند را معالجه و درمان کرده ام اما از میان بیمارانی که در نیمه ی دوم عمر خود بسر میبرند ( از 35 سالگی به بعد ) حتی یک بیمار را ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به یک گرایش دینی از زندگی نباشد . آنها به این دلیل گرفتار بیماری روانی شده بودند که جوهر دین و باورهای دینی را درنیافته بودند ، لذا با بازگشت به این دیدگاههای دینی ، بطور کامل درمان شدند .
آرنولد توئین مورخ معروف میگوید : بحرانی که اروپائیان در قرن حاضر دچار آن شده اند اساساً به فقر معنوی آنها باز میگردد . او معتقد است که تنها راه درمان این فقر و پاشیدگی اخلاقی ، بازگشت به دین است .
پ.ن:من خود نیز آزمایشی را برای ملموس تر شدن این اتفاقات و آزمایشات تبیین نمودم.
ابتدا سیب زمینی را برش زدم و سپس بر روی یک تکه از آن نام الّله را با چاقو حک کردم و بر روی تکه ی دیگر نام شیطان؛ به مدت چند روز در گوشه اتاقم قرار دادم(شرایط محیطی هردو یکسان بود) ؛پدیده ای جالب رخ داده بود هرچند دور از انتظارم نبود.
تکه سیب زمینی که بر روی آن نام الّله بود؛ نسبت به تکه سیب زمینی که نام شیطان حک شده بود به مقدار خییلی کمتری دچار خراب شدگی و پوسیدگی شده بودبهتر است بگویم اولی فقط خشک شده بود و دیگری دچار کپک زدگی شده بود.
به گزارش خبرگزاری مهر، سومین قسمت از فصل دوم برنامه تلویزیونی چراغ مطالعه» شنبه ۲۱ تیرماه ۱۳۹۹ از شبکه چهار سیما به روی آنتن رفت. در این برنامه با حضور حجت الاسلام مسعود آذربایجانی، کتاب درآمدی بر روانشناسی دین» مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
کوروش علیانی، مجری کارشناس برنامه در ابتدا گفت: آیا این کتاب حمله به روانشناسی و دفاع از دین است؟
مسعود آذربایجانی در پاسخ گفت: بله با این نقد مواجه شدهایم. مثلاً بعضی از روانشناسها روی فروید مقداری تعصبی دارند و ما نظریات او درباره روانشناسی دین را مورد نقد قرار دادیم. اگرچه از منابع غربی هم برای این نقد استفاده کردیم، اما برای برخی قابل قبول نبود و متهم به سوگیری شدیم. فروید معتقد بود که دین امری موهوم است و در آینده علم جای آن را میگیرد که دیدیم این اتفاق نیفتاد.
نویسنده کتابدرآمدی بر روانشناسی دین»افزود: برخی از دینداران این تصور را دارند که روانشناسی آمده که جایگاه دین را در راهنمایی و مشاوره انسانها را بگیرد. در اصحاب کلیسا در چند دهه این نگاه خیلی رایج بود. از طرفی هم برخی روانشناسان تصور میکنند که دین با روانشناسی تضاد دارد در صورتی که واقعیت این نیست. اگر با نگاهی عالمانه به تعریف دین و تعریف روانشناسی نگاه کنیم میبینیم که با هم مخالفتی ندارند. دو چارچوب متفاوت دارند اما در جاهایی همپوشانی هم دارند. روانشناسانی مثل یونگ، ویلیام جیمز، پارگامنت و کوینگ معتقدند که دین هم جایگاه خودش را در زندگی انسان دارد و باید آن را به رسمیت بشناسیم.
مجری برنامه در ادامه پرسید: وقتی میگوئیم روانشناسی دین، گویا دین دارد برای روانشناسی موضوع میشود و ممکن است برای دیندار این موضوع کمی گران بیاید که جایگاه دین کوچک شده است.
آذربایجانی پاسخ داد: معادل انگلیسی این تعبیر چنین دیدگاهی را ایجاد نمیکند چون در Psychology of Religion دین مضافالیه است. در فارسی هم در واقع مضافالیه است و جایگاه مضافالیه موجب کوچکانگاری نمیشود. آیا وقتی میگوئیم روانشناسی خانواده یا روانشناسی مدرسه، باعث کوچک شدن خانواده یا مدرسه میشود؟ اگر بخواهیم دقیقتر ترجمه کنیم باید بگوییم روانشناسی دینداری؛ Religion در اینجا به معنای احوالات، رفتارها و مناسک دینداران است. روان شناسی دین میگوید من به آن چیزی که در کتب مقدس است کاری ندارم بلکه وقتی میآید در رفتارها و باورهای انسانها قرار میگیرد موضوع مطالعه من میشود. این دیگر جنبه انسانی دارد و مقدس نیست.
استاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اضافه کرد: روانشناسی اساساً دانشی است که مربوط به انسان است و نه مربوط به الهیات و تئولوژی. بخشی از حالات و مسائل انسانها رفتارهای دینی انسانهاست. در بخشهای اول این کتاب به تاریخچه روانشناسی دین پرداختهایم و در فصلهای بعد به سنجش دینداری، پیامدها، آثار و فواید دینداری و … پرداختیم. چون این کتاب برای یک ترم درسی است مقداری خلاصه شده است و به این معنا نیست که بحث روانشناسی دین محدود به همین نکات است
آذربایجانی ادامه داد: موضوع دیگر این است که آیا دین موجب افزایش سلامت انسان میشود یا کاهش آن؟ در روانشناسی دیدگاههای مختلف در این زمینه وجود دارد، اما نیاز به سنجش دارد. همچنین آیا دین باعث افزایش خشونت است؟ خشونتی که در برخی دینداران مشاهده میکنیم آیا از ذات دینداری بر میخیزد یا مربوط به خوانش ما از دینداری یا سوءاستفاده تمداران از دین است؟ سوال دیگر این است که دینداری مساوی ایمان است و تکبعدی است یا دارای ابعاد است؟ نسبت دین و معنویت را هم برخی بحث کردهاند. به نظر میرسد نسبت این دو عام و خاص من وجه است. یعنی افرادی داریم که دین دارند اما به تجربیات معنوی توجه ندارند و افراد معنوی هم داریم که به دین توجه ندارند. افرادی هم هستند که هم به دین و هم به معنویت توجه دارند.
وی همچنین عنوان کرد: تعریف برخی از معنویت، جستجوی امر قدسی است. برخی امر قدسی را همان خداوند میدانند اما ادیان شرقی این نگاه را ندارند. امر قدسی از اول برای انسانها وجود دارد و شیفتگی به آن فراتر از مسائل عادی است. این میشود که انسان به سراغ آن میرود. روانشناسی دین به این مسائل میپردازد که چرا انسانها به سمت دین میروند؟ چه آسیبهایی در این میان وجود دارد؟ فرایند آن چیست؟ سنجش آن چگونه است؟
روانشناسی تاریخی بس طولانی دارد چه بسا از همان خلقت انسان به وجود آمده است ؛ حتی فیلسوفان و پزشکان قدیم همچون افلاطون، سقراط و. نیز دستی بر تحلیل رفتار آدمی داشتهاند؛ اما اگر بخواهیم به طور دقیق تر نگاهی به تاریخ روانشناسی داشته باشیم بهتر است قرن های ۱۹ و ۲۰ میلادی بررسی کنیم .
قرن ۱۹ را شاید بتوان به عنوان قرن تحول در ساختار های جهان یاد برد، قرنی پرهیاهو با انقلاب هایی چون در صنعت ، جگ جهانی اول و سپس دوم. انقلاب هایی که سبب شد انسان ها جرات یابند تا خود را از زیر سلطه پادشاهان و فرقهها رها سازند به حقوق بنیادی خود مثل حق سلامت و مسکن مواظبت از خود و دیگران برسند .
در طی این دو قرن نه تنها انسان ها متوجه وم و کاربرد علم روانشناسی و روانشناس شدند بلکه تمام علوم و رشته ها پیشرفت چشمگیری را تجربه کردند که اکنون به مبحث روانشناسی خواهیم پرداخت .
در قرن نوزدهم تفکر علمی در بیشتر کشورهای اروپای غربی به ویژه انگلستان فرانسه و آلمان روبه توسعه بود. هیچ یک از این کشورها نسبت به ابزارهای علمی مورد نظر که به کار گرفته می شدند، جاه طلبی حساسیت یا خوشبینی انحصار طلبانه نداشتند.
پس چرا روانشناسی آزمایشی از آلمان شروع شد ؟!
تاریخ فکری آلمان در طول یک قرن راه را برای علم روانشناسی آزمایشی هموار کرده بود فیزیولوژی آزمایشی به گونهای استوار استقرار یافته بود ،در واقع آلمان رویکرد استقرایی داشت برخلاف دیگر کشورها که رویکردی قیاسی داشتند.
1-سنت آلمانی
در این مکتب روانشناسان روانشناسی دین را پیشرفت دادند در آلمان این رشته بیشتر زمینه کار و در قلمرو بحث فیلسوفان و عالمان الهیات بود و دیدگاه روانشناختی در مقایسه با موضوع الهیاتی در درجه دوم از اهمیت قرار داشت.
نمیشود از مکتب آلمان گفت و آنرا معرفی کرد و در ابتدا حرفی از "ویلهلم وونت" نزد
شخصی که اولین آزمایشگاه روانشناسی را در سال 79 در لایپزینگ المان بنیان گذاشت
اما آغاز گر آن شخصی به نام "گستاو تئودور فخنر" است.
کتاب -عناصر پسیکو فیزیک فخنر- در سال ۱۸۶۰ منتشر شد یعنی دست کم ۱۵ سال پیش از آن که "وونت" چنان که گفته اند روان شناسی را آغاز کند. خود "وونت"نوشت که کار "فخنر" نشانگر نخستین پیروزی» در روانشناسی آزمایشی بوده است.
هدف "وونت" این بود که روانشناسی را به عنوان یک علم مستقل رواج دهد.
در طول سالهای ۱۹۰۰ به بعد علوم مختلف از جمله روانشناسی پیشرفت چشمگیری داشت چرا که شرایط جامعه به گونه ای در حال تغییر بود روانشناسان زیادی فعالیتهای خود را گسترش دادند یکی از آنها " اوزوالد کوپله " بود ایشان -مکتب وزبورگ- را مطرح کردند، و همچنین ایشان در ابتدا پیرو "وونت" بود اما بعد ها روش خود را عوض کرد و در تمام مدت اشتغالش به روانشناسی درباره مسائلی کارکرد که روانشناسی "وونت" آنها را نادیده گرفته بود.
مکتب فرانکفورت
در رابطه با نظریه انتقادی، نام مکتبی آلمانی است که در دهه ۱۹۳۰ (میلادی) توسط "ماکس هورکهایمر"در قالب یک انجمن پژوهشهای اجتماعی در فرانکفورت تأسیس شد. عمده فعالیت این مکتب در زمینههای مربوط به فلسفهٔ علوم اجتماعی، جامعهشناسی و نظریهٔ اجتماعی نئومارکسیستیاست.
این مؤسسه تحقیقات خود را بر پایه بینش "کارل مارکس" و "زیگموند فروید" انجام داده است.
2-سنت انگلیسی آمریکایی
نگاه تجربی و آزمایشگاهی به دین و نگاه توصیفی در مطالعات دینی مهم ترین ویژگی این سنت است.
زیگموند فروید
جزو ۱۰ دانشمند مطرح جهان در قرن ۲۰ است که هنوز پس از سال های طولانی نظریاتش مطرح است.
وی پزشک و عصبشناس اتریشی است که پایهگذار و پدر علم روانکاوی شناخته میشود.
روانکاوی روشی درمانی در روانشناسی است.
"فروید"با بیان مفهوم ناخودآگاه و ارائه نظریات مختلف در این زمینه مسیر جدیدی را در روانشناسی باز کرد.
کارل گوستاو یونگ
فیلسوف و روانپزشک اهل سوئیس بود که با فعالیتش در روانشناسی و ارائهٔ نظریاتی تحت عنوان روانشناسی تحلیلی شناخته میشود. به تعبیر فریدا فوردهام» پژوهشگر آثار یونگ: هرچه فرویدناگفته گذاشته، یونگ تکمیل کردهاست.»
"یونگ" بعضی از معروفترین مفاهیم روانشناسی را ابداع کرده که از آثار مهم او میتوان به روانشناسی ضمیر ناخودآگاه، تحلیل رویا، ناخودآگاه جمعی و کهن الگو ها و. اشاره کرد.
ای.بی.تیچنر
روانشناسی انگلیسی است و شخصی بود که نظام فکری وونت را از آلمان به آمریکا انتقال داد اما در عین حال که میگفت یکی از پیروان وفادار وونت است مطالب را به طور کلی دگرگون ساخت و رویکرد خود را به نام _ساختگرایی_ عرضه کرد.
فرانسیس گالتون
روانشناسی آمریکایی که با کارهای خود درباره مسائل مربوط به وراثت ذهنی و تفاوتهای فردی در ظرفیت یا توان انسانی روح تکامل را به نحو موثر در روانشناسی دمید "گالتون" از هوشی فوق العاده و اندوختههای از اندیشههای بدی برخوردار بود محدودی از زمینههایی که او مورد بررسی قرار داد عبارتند از اثر انگشت که نیروی پلیس از آن برای مقاصد شناسایی استفاده کرد و توزیع جغرافیایی، مد.
همچنین وراثت ذهنی که "گالتون" اولین کتاب مهم خود را در حیطه روانشناسی نبوغ ارثی بود در سال ۱۸۶۹ منتشر کرد این کتاب بشدت داروین را تحت تاثیر خود قرار داد
گالتون روشهای آماری را تدوین کرد و همچنین مبدع آزمونهای روانی بود و از تصویر سازی ذهنی در پرسشنامه های روانشناختی استفاده نمود
تا حدود ۱۹۰۰ روانشناسی در ایالات متحد امریکا ویژگی خاص خود را یافته بود متمایز از روانشناسی و ساخت گرایی تیچنر که هیچ یک از آنها با هدف یا سودمندی کارکرد هوشیاری کاری نداشت جنبش ساختارگرایی که از کارهای داروین و گالتون تکامل یافته بود به جای ساختار یا محتوای فرایندهای هوشیار بر چگونگی عمل این فرایندها تاکید داشت.
3-سنت فرانسه
عمده مساعدت دانشمندان فرانسوی در زمینه روانشناسی دین آثاری است که در حیطه روانشناسی مرضی عرضه کردهاند این مکتب بزرگترین آسیب شناسان را در خود پرورش داد از جمله ژان مارتین و شارکو
پیر ژانه:
روانپزشک فرانسوی. شهرت او بهسبب آثار جامعش در زمینۀ روانرنجوری است. نخستین تحقیقات او بر روانسُستی (ضعف روانی)متمرکز بود و این اصطلاح را برای توصیف اضطراب، هراس و اختلالات وسواسی بهکار برد. نظریۀ جامعی دربارۀ رشد تدوین کرد، مبنی بر اینکه رفتارهای نابهنجار و روانپریشیها ناشی از شکست شخص در یکپارچهسازی کامل عملکردهای روانشناختی وابسته به یک مرحلۀ خاص از رشد تدوین کرد. از مهمترین آثار او: روانرنجوری و عقاید ثابت؛ وسواس و ضعف روانی؛ روانرنجوریها.
ژان پیاژه :
روانشناس، زیستشناس و شناختشناس فرانسوی-زبانِ سوئیسی بود که به خاطر کارهایش درروانشناسی رشد و شناختشناسی شهرت یافتهاست، از جمله نظریه رشد مرحلهای پیاژه.
کاربرد تئوری پیاژه برای آموزش:
آموزگار نباید بکوشد تا دانش به کودک تحمیل شود بلکه باید موضوعاتی بیابد که کودک را برانگیزد و علاقه او را جلب کند و سپس بگذارد خود کودک به تنهایی مسائل را حل نماید.
4-روسیه
یکی از مهمترین افراد و روانشناسان موثر در مکتب روسیه میتوان به " ایوان پتروویچ پاولف" اشاره کرد
کار "پاولف"در زمینه یادگیری کمک کرد که تداعی گرایی از کاربرد سنتی خود با اندیشه های ذهنی ، به ترشحات بزاقی و حرکات ماهیچه ای کمیت پذیر و عینی تغییر یابد در نتیجه کار پاولف راه جدیدی برای پژوهش رفتار و وسیله ای برای کنترل و تغییر آن در اختیار جان بی واتسون قرارداد
یکی از پژوهش های مهم پاولف در زمینه بازتاب های شرطی بود که به سبب آن جایزه نوبل را نیز دریافت کرد
وی همچنین بازتابهای متداعی را مطرح نمود .
منابع:
https://www.asriran.com/fa/news/255777/تاریخچه-روان-شناسی-در-جهان
کتاب تاریخ روانشناسی نوین تالیف: شولتز
درباره این سایت